خبرگزاری «حوزه» متن یادداشت این استاد حوزه را منتشر می کند.
۱ - امامت، منصبی الهی، و تنها راه آن، نصب از طرف خداوند متعال است که به وضوح از یای متکلم در (إني جاعلک) و از ضمیر "ه" در (فما بلغت رسالته) استفاده میشود.
۲ - در مشروعیت حکومت امام بر جامعه تنها و تنها نصب الهی تعیین کننده است، و مخالفت با امام منصوب، مخالفت با "ما انزل الله" است، همانطور که در صدر اول، مناظره مذکور در تاریخ معروف طبری، بین خلیفه دوم و ابن عباس، کاملا روشن میکند:
*"فلو أن قريشا اختارت لأنفسها حيث اختار الله عز وجل لها لكان الصواب بيدها غير مردود ولا محسود؛
وأما قولك: إنهم كرهوا أن تكون لنا النبوة والخلافة، فإن الله عز وجل وصف قوما بالكراهية فقال: "ذلك بأنهم كرهوا ما أنزل الله فأحبط أعمالهم" (تاريخ الطبري 4/ 222)،
و مورخ معروف، ابن خلدون در تاریخش ذیل (مبدء دولة الشیعة) اشاره به این مناظره میکند.
* بنابر این مقبولیت حکومت امام معصوم، شرط حکومت امام نیست، بلکه عدم مقبولیت، مانع برای انجاز حکم خداست، مثل سایر موارد معصیت فرد یا جامعه،
یعنی:: امام معصوم باید زمام امور جامعه را به عهده بگیرند و حتی اگر همه مخالفت کنند، مخالفتشان یک عصیان جمعی است که جلوی تحقق فرمان خدا را میگیرد.
۳ - در سیر تاریخی، به دلیل کارشکنی منافقان، حکومت به دست امام معصوم به عنوان منصوب از طرف خدا، نیفتاده است.
۴ - کلام امیر مؤمنان ع پس از قتل عثمان خطاب به مردم چنین است:
"اگر مرا ترک کنید مانند یکی از شما خواهم بود و شاید بیش از شما اطاعت حاکمی که برگزینید کنم" .
🔻این جملات دلالتی بر مشروعیت انتخاب والی توسط مردم با وجود امام معصوم ندارد؛
*بلکه با سرپیچی آنان از دستور خداوند متعال و انتخاب حاکم غاصب،اطاعت معصوم از او برای حفظ نظم اجتماع است.